آغاز به کار دوباره

سلام و درود

این وبلاگ بعد از گذشت سه سال دوباره آغاز به کار میکند

نظرات محبت آمیز شما در این سه سال محرک و انگیزه بزرگی برای من بود 

همچنین با ورود به مقطع ارشد و درک بیشتر ضعف نت فارسی در زمینه ی اطلاعات عمومی پیرامون تحقیقات مربوط به زیست شناسی و زیست فناوری بر آن شد شدم که سهمی هر چند اندک در بهبود این وضعیت داشته باشم

با آرزوی کامیابی و موفقیت برای همه‌ی پژوهشگران و محققان فارسی زبان

ششمین کنفرانس ملی ماهی شناسی

اصطلاحات کلی ژنتیک

_ژن gene : در تعریف ابتدایی به یک واحد توارثی گفته میشود که منجر به بروز یک صفت میشود و یا یک صفت را کنترل میکند

به شکل دقیق تر ردیفی از نوکلئوتید هاست که بتوند یک محصول عملکردی RNA و یا پروتئین را رمزدهی کند هر ژن(در همه جا)دارای بخش های تنظیمی ابتدایی بخش ساختمانی یا رمزی و بخش تنظیمی پایانی است

_آلل allele:فرم های متفاوت یک ژن را آلل میگویند و این اشکال در اثر جهش حاصل میشوند بنابراین اگر در ساختمان یک ژن یک جهش ایجاد شود تعدا آلل ها دو تا میشود

شرط اینکه معمولا یک ردیف نوکلئوتیدی به عنوان آلل به حساب آید باید حداقل در یک درصد افراد دیده شود به تعداد مضرب های ژنومی یا تعداد کروموزوم های حاوی هر ژن فرد آلل دارد مثلا در انسان که دیپلوئید است از هر ژن 2 الل وجود دارد اگرچه ممکن است تعدا آلل های آن ژن بیش از 2 تا در جمعیت وجود داشته باشد مثلا ژن تعیین گروه خونی دارای سه آلل A B O است ولی هر انسان دارای دو آلل ازاین ژن است که ممکن است یکسان یا متفاوت است

تقسیم بندی آلل ها از نظر فراوانی :

_آلل وحشی: فرم طبیعی ژن است دارای فراوانی بیشتری در جمعیت ژن است به صورت نشان میدهد مثل رنگ موی مشکی در آسیا

_آلل جهش یاته :دارای فراوانی حداکثر یک درصد است

_کروموزوم : ساختار های خطی و یا میله ای در یوکاریوت ها و شکل حلقوی در پروکاریوت ها متشکل از dna و پروتئین که ژن ها بر روی آنها قرار گرفته اند دارای تقسیم بندی مختلف اند

_کروموزوم های مشابه:کروموزوم هایی که در تقسیم میتوز با هم جفت میشوند دارای ساختمان و لوکوس های یکسان هستند ممکن است آلل ها با هم فرق کننددر یک فرد طبیعی در دوک کروموزوم همولوگی یکی از مادر و یکی از پدر به ارث میرسد این کروموزوم ها در میوز بیولنت یا اشکال دوتایی تشکیل میدهند

_کروموزوم های جنسی:کروموزوم هایی که در تعیین جنسیت دخالت دارند تعداد و نوع آنها در دو جنس متفاوت -است 

_کروموزومهای اتوزوم :کروموزوم های غیر جنسی که در تعیین جنسیت دخالت ندارند تعداد آنها مثلا در انسان در هر دو جنس یکسان است

_ژنوم:به مجموعه کامل یک ست هاپلوئید از محتویات وراثتی یک موجود گویند به مجموعه کامل ژنها و ردیف های غیر ژنی واقع بر روی یک ست هاپلوئید کروموزوم های یک سلول و یا یک فرد را گویند در انسان حدود سه درصد ژنوم ژن است و بقیه ردیف ها غیر ژنی است بنابراین در انسان به مجموعه ژن و ردیف های غیر ژنی واقع بر روی 24 نوع کروموزوم 22 نوع آتوزوم xy و DNA میتوئکندری را ژنوم گویند

_لوکوس:آدرس ژن را گویند محل قرار گرفتن ژن بر روی کروموزوم است الل های مختلف یک ژن درای لوکوس واحد هستند

_ژنوتیپ:ترکیب آللی و یا ژنتیکی یک صفت یا یک موجود زنده را گویند 

_فنوتیپ : شک ظاهری و یا مقداری(کمی)یا عملکردی هر صفت را گویند مثل رنگ مو یا مقدار تولید پروتئین فنوتیپ میتواند به صورت مورفولوژیکی بیشیمیایی و یا فیزیولوژیکی عمل کند 

صفاتی که دارای ژن کنترل کننده زیاد باشند مثل قد از محیط بیشتر تاثیر میپذیرند  اما صفات تک ژنی و مندلی معمولا از محیط اثر نمیپذیرند

_هتروزیگوت:هتروزیگوس صفتی را گویند که جفت آلل تشکیل دهنده ی آن متفاوت باشند فرد دارای صفت هتروزیگوس را هتروزیگوت گویند این فرد دارای آلل های مختلف برای ژن مشخص است و گامت های متفاوتی را ایجاد میکند به صفت هتروزیگوس صفت ناخالص هم میگویند 

_دابل هتروزیگوت :فردی را گویند که برای صفت مشخص دارای دو آلل جهش یافته است و اگر فردی برای صفات مختلف هتروزیگوت باشد به آن هتروزیگوت مرکب گویند

 _هموزیگوس:صفتی که جفت آلل آن مشابه باشد به به نام صفت خالص نیز معروف است فرد گامت های یکسان از نظر این صفت ایجاد میکند

_هیبرید:به زاده های حاصل از دو والد با ژنوتیپ مختلف که معمولا یک والد به صورت خالص غالب و والد دیگر به صورت خالص مغلوب است

_مونوهیبرید:زاده های حاصل از 2 والد که در یک صفت با هم متفاوتند یکی خالص غالب و یکی خالص مغلوب 

_آلل غالب DOMINATE ALLELE : حالتی از روابط بین آلل های یک ژن است که در حالت هتروزیگوس هر آلل که اثر خود را بروز دهد و اثر الل دیگر را بپوشاند آلل غالب شمرده میشود 

_آلل مغلوب و یا نهفته  RECOSSIVE:حالتی از روابط بین آلل های یک ژن است که در حضور آلل دیگر قادر به ظهور نیست ولی اثر آلل دیگر بروز میکند وقتی آلل مغلوب اثر خود را بروز میدهد که به صورت هموزیگوس نهفته باشد

_همی زیگوت : فردی را گویند که برای بروز یک صفت خاص دارای یک آلل است مثل ژن های واقع بر روی کروموزوم Y در مردان و همینطور ژن های واقع بر روی کروموزوم X در مردان در اینجا برای هر صفت در فرد یک آلل وجود دارد

کاریوتیپ:کاریوتیپ به مجموعه‌ای از کروموزوم‌ها؛ که با توجه به تعداد آنها، شکل و اندازه، موقعیت سانترومرها، الگوی اتصال، هرگونه تفاوت بین کروموزوم‌های جنسی، و هرگونه ویژگی فیزیکی دیگر منظم شده‌اند، گفته‌می‌شود.معمولاً بزرگترین کروموزومِ ارگانیسم را به عنوانِ کروموزومِ شمارهٔ ۱، کروموزومی که پس از آن از همه بزرگتر است کروموزومِ شمارهٔ ۲ و… در نظر می‌گیرند

رسپتور های سلولی

 

_گیرنده های وابسته به پروتئین جی GPCR که در اینجا به طور مفصل توضیح داده ایم

_گیرنده های تیروزین کیناز :از جمله گیرنده های مهم است مثلا هورمون انسولین روی این نوع گیرنده تاثیر میگذارد و دارای دو بخش است

1-بخش خارج سلولی که جایگاه اتصال هورمون انسولین است

و

2-بخش داخل سلولی که خاصیت آنزیمی داشته و همدیگر را فسفوریله میکنند در نهایت فسفریلاسیون آن‌ها سبب جذب پروتئین‌های درون یاخته‌ای و برقراری آبشارهای دون یاخته‌ای می‌شود و در نهایت موجب تغییر بیان ژن میگردد 

تیروزین کیناز:

تیروزین کیناز (انگلیسی: Tyrosine kinase) آنزیمی است که در کارش، انتقالِ یک گروهِ فسفات از مولکول آدنوزین تری‌فسفات (ATP) به پروتئین است.

این آنزیم مهم نقش یک کلیدِ «خاموش» - «روشن» را در بسیاری از فعالیت‌های سلولی ایفا می‌کند. تیروزین کینازها از زیرمجموعه‌های پروتئین کینازها هستند که کارشان اتصال گروه‌های فسفاتی به اسید آمینه‌های دیگر همچون سرین و ترئونین است.


گروهِ فسفات به اسید آمینه تیروزین در پروتئین‌ها متصل است و فسفریلاسیون پروتئین‌ها توسط کینازها یکی از مراحل مهم ترارسانی پیام در سلول‌هاست.

_گیرنده های گوانیلیل سیکلاز :با دریافت سوبسترا گیرنده موجب میشود گوانوزین تری فسفات به گوانوزین مونو فسفات حلقوی تبدیل کرده و از این طریق پروتئین های کیناز در سلول فعال شده و موجب فسفوریله شدن پروتئین ها میگردد این گیرنده ها در تنظیم حجم خون موثرند

_گیرنده های یونی :کاناهای یونی ساده ترین کانال های انتقال پیام هستند برخی کانال ها با اتصالات (لیگاند ها) فعال میشوند (مثل استیل کولین) و برخی با تغیییر ولتاژ

_گیرنده های چسبندگی adhesion receptores 

این گیرنده ها با ماتریکس خارج سلولی و سیتو اسکلت درون سلولی درگیر شده و در اتصال و جابجایی سلولی نقش دارند 

_گیرنده های درون سلولی : سوبسترا خاصیت هیدروفوبی داشته و از غشا گذر میکند و وارد گیرنده خود که درهسته است میشوند

گیرنده سلولی وابسته به پروتئین G

لینک تصویر در اندازه واقعی : http://dl.akskhor.ir/uploads1/Untitled.jpg

نمایی از سیستم های انتقال پیام

ویژگی های سیستم انتقال پیام

1-اختصاصیت

2-تقویت:افزایش تعداد مولکول های تحت تاثیر

3-سازگاری(حساسیت زدایی):بعد از اثر سیگنال تاثیرش نباید ادامه پیدا کند و باید از بین برود

4-ادغام شدن یا اثر ترکیبی:وقتی که دو سیگنال روی یک گیرنده وارد میشوند پاسخ برآیند آنهاست

 

_گیرنده های وابسته به پروتئین جی (GPCR)

G protein coupled reseptor

گیرنده‌های جفت‌شونده با پروتئین جی (انگلیسیG protein–coupled receptor) یا (GPCRs) گروه بزرگی از گیرنده‌های پروتئینی هستند که در سطح خارجی غشای سلول‌ها قرار دارند و پس از اتصال با لیگاند خود (مانند آدنوزین، اپیوم یا آدرنالین) تغییر شکل داده و فعال می‌شوند. پروتئین جی می‌تواند گوانوزین تری فسفات (GTP) را به گوانوزین دی‌فسفات (GDP) تبدیل کند؛ گوانوزین دی‌فسفات زنجیره‌ای از واکنش‌ها را آغاز می‌کند، نتیجه نهایی، ورارسانی پیام‌های مختلف به داخل سلول و ایجاد تغییراتی در عملکرد آن است.(منبع)

این گروه از پروتئین ها تنها در یوکاریوت ها دیده میشوند پروتئین G از پروتئین های عبور کننده از عرض غشا است که یک طرف در بخش سیتوزولی و بخش دیگر در خارج از سلول قرار دارد  این پروتئین ها مولکول ها را در خارج از سلول شناسایی کرده و در داخل سلول سیگنال میفرستند هنوز عملکرد بسیاری از پروتئین های جی داخل بدن انسان مشخص نشده و گروه وسیعی از پروتئین ها هستند

Heterotrimeric G proteins که در انتقال پیام سلولی موثرند دارای سه SUBUNIT هستند

 (α),(β), (γ)

_مکانیسم عملکردی:

پروتئین های G تحت تاثیر ADP آدنوزین دی فسفات غیر فعال میباشد 

تصال مادهٔ شیمیایی به این گیرنده‌ها و تغییر شکل سه بعدی آنها روی پروتئین دوم موجود در این سیستم (جی‌پروتئین متحرک یا Gs) در سطح سیتوزولی غشا اثر می‌گذارد. خود این پروتئین از سه زیر واحدα، βوγ تشکیل شده است. به زیرواحد آن GDP متصل است که بعد از تغییر شکل گیرنده توسط هورمون، به GTP تبدیل می‌شود.GTP باعث می‌شود که زیر واحدα از دوتای دیگر جدا شده و به سمت یک پروتئین غشایی دیگر حرکت کند.

در مسیر وابسته به cAMP پروتئین غشایی جدید آدنیلیل سیکلاز است که بعد از اتصال به زیر واحد آلفا فعال شده و ATP را به cAMP تبدیل می‌کند. در صورتی که GTP مجدداً بهGDP تبدیل شود آدنیلیل سیکلاز از فعالیت باز می‌ماند

گلوکاگون و اپی نفرین من جمله هورمون هایی هستند که با این سیستم فعالیت میکنند

PKA : پروتئین کینازفعال شده توسط آدنوزین مونو فسفات حلقوی